محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

داستانهای پارسانامه (نی نی و ما)

تولد 22 و 23 ماهگیت یکجا مبارک خوشگلم...پایان غیبت کبری :)))))))))

1393/6/17 18:01
نویسنده : مامان مهدیه
575 بازدید
اشتراک گذاری

شیرینمبوس

بالاخره از غیبت کبری دراومدیم مادرخندونک خداییش طول کشید و امیدوارم ازین به بعد دیگه اینقدر طول نکشهعینکچه کش وواکشی شددرسخواناول از همه تبریک 22و23 ماهگیت مبارکککجشن هرچند که اینروزا ما همشش تولد داریم بخاطر اینکه شما عاشقشی همش داری میگی ببلد ...ببلد اگر هم از اهالی خونه کسی همکاری نکنه توسط جنابعالی توبیخ میشهعصبانیواینکه دوباره کمی تا قسمتی لوس شدی که البته فکرکنم از دندوناته ...همچنان عاشق پیاده روی ...تاب تاب... خربزه...خیار...ددر و سخنرانی در محضر دیگرانیمتنظرهرموقع میخوای یه جابری اجازه میگیری میای بای بای میکنی دستتو بوس میکنی وبوس میفرستی و بعد میریمحبتعشق منی دیگه ...هواخواه هم زیاد داری ...هم توی فامیل ...هم همسایه های محل کار پدرجون که بهت میگن خوشگل محلهچشمکویا حتی کسایی که یهویی میان توی دفتر پدرجون بوست میکنن و میرن...یکی از اثاث کشی هامون تموم شده...اون یکیم بزودیمحبت یه نقشه هایی هم توی سرم دارم پیش از تولدت که ایشالا عملی بشهخندونک یکی از خاطرات این مدت هم که جالب بود اینکه توی تی وی یه پلاکارد بود روش نوشته بود الله اکبر تانشون داد گفتی الله اکبر و در یه زمینه هم واقعا باهوشی مامانی و اون کار با لپ تاپهتعجب و غیر کارایی که مستلزم خوندن و نوشتنه به همه چی مسلطی نه که فکر کنی خیلی پای لپ تاپی یا مثلا ما یادت داده باشیم ...فقط بعضی مواقع که کارتون میذاریم تا اروم بشی گاهی وسطش میشینی به خودت اموزش میدی سکوتو گاهی هم میبینم یه چیزایی میاری با لپ تاپ که من بلد نیستمدرسخوانومیگم دوباره بیار تو هم میاری و من یاد میگیرمخجالت....روزی که فهمیدم یاد گرفتی فلدر ها و کلا برنامه هارو کلیک کنی ... باز کنی و کار با تاچ پد رو بلد شدی اینقدر ذوقیدمگیج ولی خب مثلا از لحاظ حرف زدن خیلی پیشرفت نداشتی ...دیروز هم رفته بودیم خونه دوستم پریسا و جالب این بود که لباس تو و امیرعلی پسر خاله ملیحه(یکماه کوچولو تر ازشماست) اتفاقی عین هم دیگه بود  وشده بودید دوقلوهای ناهمسان و هرکاری شما میکردی امیرعلی هم تکرار میکرد که بعدا عکساتونو از خاله ملیحه میگیرم و میذارم واست نازنینمزیبا 

توی این مدت زیاد مسلما خیلی از خاطراتت ممکنه فراموشم شده باشه اما ایشالا دیگه نمیذاریم اینجوری بشه گلمآرام

خب حالا بریم سراغ عکسها که بسی زیادنعینک

 

 

 

 

 

 

 

 

پسر عشق کتاب من محبت

 

 

 

خنده های محوخندونک

 

بوسبوس

 

 

 

به عکس روی کتاب توی دستت نگاه کن...

 

صورتت بعد دیدن عکس رو هم نگاه کنخنده

 

وقتی یه چیزی میدم بخوری اگه نخوای میگی نه اگه اصرار کنم چشماتو مثل این عکس میبندی وقیافتو اینجوری میکنی یا اگه یکی یه حرفی که نباید بزنه مثلا یه بار یه نفر ازت پرسید اسمت چیه اینجوری کردی قیافتو و اروم روتو کردی اونطرف مثلا خونسردیتو حفظ میکنی نپری به طرفخندهمن عاشق این حالتتمبوس

 

 

کمک دست ما در روزهای اثاث کشی زیبا

 

بوسبوساینجا دیگه خونه خالی شده تقریبا...قربون دمپاییهای تا به تا ت بشششششم من بوسبوس

 

بوسمحبتبوسمحبت

 

بغلبغلبغل

 

کی میاد فوتبال؟شیطان(این شکلک صرفا جهت ست شدن با لباس اینجانب میباشدو استفاده مادی و معنوی دیگری ندارد...)

 

عشقولانه های عروسکی 

 

اولین شب توی خونه جدید مامان جون اینامتنظر...از مهمونی عید فطر اقاجان من روز دوم عید که توی باغ شوهر خالم اینا بود برگشتیممتنظر

 

عیدفطرخونه پدربزرگ من روز اول عید

 

 

با آب و تاب در حال سخنرانی هستی....خوشمزه

 

پسری با کفشهای تاق تاقی سوت(یه عکس دیگه از روزهای اثاث کشون ...گریه)

 

فدای اون چال لپات

 

 

 

 

 

 

 

دالیییییییییییییبوس

 

 

 

  

 

 

 

زورو در نیمه شبخواب آلود

وقتی همه میخندن شما هم خنده های الکی میکنی به شکل بالا راضی

 

اقا پارسای خجالتیچشمک

 

 

اینجا جلوی خندتو گرفتیزیبا

 

اماده برای ددر...

 

 

 

دکمه بازی را دوست میداری...راضی

 

 

 

 

توی خواب خندیدی تا اومدم عکس بگیرم نصف خندت تموم شد ...یک کمش تو عکس هستبوس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

واماگریه های الکی که فوق تخصص داری دراین زمینه حرفه ای کاملخندونک

 

 

یواشکی نگاه میکنی ببینی گریه ها اثر گذار بوده یا نهدرسخوان

 

اینجا دیگه تراژدی به اوجش رسیده هق هق و اوج فرو رفتن توی حس راضی

بعدهم که میبینی فایده نداره یه دفعه جو رو عوض میکنی که یعنی کی ؟مگه کسی گریه میکرد؟دلخورخنده

ما هم تو روت نمیاریم سرخورده نشی خندونک

یعنی تموم شدم تا این پست تموم شدبی حوصلهاوووووووووفخسته

فعلا بای تا پست بعدبای بای

 

 

پسندها (4)

نظرات (3)

مامان فاطمه
18 شهریور 93 16:29
هزار ماشالله به گل پسری که کلی بزرگ شده مردی شده برا خودش...مبارک باشه 23 ماهگیت ایشالله این غیبت کبــــــــــــری تموم شد دیگهمنتظرتم مامانی بهمون سر بزن راستی رمز هم همون قبلیه
الهه مامان مبین
16 مهر 93 18:09
روزت مبارک عزیز دلمممممممممممممم
مامان امیررضا
28 مهر 93 19:39
به به گل پسر و مامانی گل ترش کجایین دلمون براتون تنگ شده......اومدی با کلی عکسا یشالله از این به بعد زود زود بیاین عکسای پسری خیلی ناز بود