21ماهگی فسقلم مبارک...اثاث کشی...اخرین پست توی این خونه
عسلم
دوباره تاخیر دارم و خب علتشم مشخصه دیگه...اثاث کشی
بعد از گشتنهای فراوون بالاخره یه خونه پیداکردیم و داریم ازین خونه میریم و دیگه من و تو دوباره میشیم یه خانواده کوچولوی مستقل الانم همچنان درگیر جمع و جور کردن وسایلیم تا دیگه بعد بریم وسایل خودمونم بیاریم تو هم که خیلی خیلی خیلی پسر ماهی هستی ... شیطونی میکنی ... وسایلو بهم میریزیولی حرف گوش کنی تا حد زیادی اگه چیزای مورد علاقت پیشت باشه دیگه اذیت نمیکنی ...قربونت برم که اینقدر گلی... غرغرو این چیز ها هم که اصلا و ابدا...
راستی مامانی ...یه کاری هست که فوق العاده بهش علاقمندی...اگه گفتی چه کاری؟...پیاده روی ...چند ماهی میشه که میبریمت ولی مدام یادم میرفت بنویسم و در این زمینه رکورد داریاواخر خرداد بود که رکورد زدی وحدود3 کیلومتر پیاده رفتی البته بینش گاهی بغل میشدی یه بارم یه استراحت یکساعته بینش کردی و بعددوباره د برو که رفتی لازم به ذکره که توی اون یک ساعت استراحتی که کردی هم ننشستی راه میرفتی و بازی میکردی و وقتی برگشتیم خونه هم اگه فکر کردی خسته شدی کاملا در اشتباهی...اونجا هم حالا ندو کی بدو...ماشالا...درکل ازین بچه های بغلی نیستی ... تا یکیم بغلت کنه میگی پا یعنی راه برم... واین یه نعمته تا وقتی که نرسیدیم به یه جای خطرناک که باید بغل بشی...اونوقته که تبدیل میشی به یه پسر سرکش که نمیشه از پسش براومد...و اینم بگم که طی این پیاده روی ها خیلی ها عاشقت میشدن و یا بوست میکردن یا بهت خوراکی میدادن یا تاکید میکردن که برات اسفند دود کنیم و صدقه بدیمحیف که این مدت اثاث کشی نشده ببریمت ولی یکم که سرمون خلوت شد دوباره میبریمت حتما
گلکم هرکاری کردم نشد این پستو تکمیل کنم بخاطر اثاث کشی ... خونه جدید هم هنوز اینترنتش وصل نیست هرموقع وصل شد یه عالمه عکس ازت میذارم پسملم