محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

داستانهای پارسانامه (نی نی و ما)

تولد یکسالگی پارسا چگونه گذشت؟+عکسای تولد

1392/8/7 13:06
نویسنده : مامان مهدیه
436 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر من

ناناسم

طبق برنامه ای که از قبل ریخته بودیم برات دوتا تولد گرفتیم یکی شب تولدت ویکی هم شب بعدش مژه 

شب اول یعنی تولد اول با حضور عمومحسن وعموایوب و عمو مهدی بودلبخند

برای شام الویه درست کردم لبخندو روشم برات تزیین کردم و نوشتم پارسا تولدت مبارکمژهکه متاسفانه نشد ازش عکس بگیرم 

یه سری از عکساتم دادم به دایی مهدی برات یه کلیپ درست کردقلبدستش درد نکنهماچ

پارسا و دایی مهدیقلبماچ

ووقتی مهمونا اومدن براشون گذاشتیم کلیپ رو و بعدشم اهنگ عینک

بعد شام هم برات لحظه هایی که نزدیک میشد به لحظه تولدت میشمردیم مثلا میگفتیم 5دقیقه دیگر باقیست و من گفتم لحظه تولدت ازت عکس بگیرن که اخرش عکس تکی نگرفتن ولی خب یه عکس جمعی داری وقتیم که ساعت 10:45دقیقه شد توی فیلم هست که گفتیم اغاز سال دوم زندگی محمدپارساهوراهوراهوراقلبقلبقلبماچماچماچ 

 

 

 

واما.....خمیازه

 

اولین لحظات دوسالگیت رو خواب الود بودیخمیازهوشیرت که دادم خوابیدینگرانمنو میگی قیافم دیدنی بودآخ دلمونم نمیومد صدات کنیم بابایی هم  گفت کادوها رو باز کنیم کیکم ببریم که من گفتم یکم دیگه صبر کنیمافسوسخلاصه که کادوهات بدون حضورت بازشدناراحتمنم دیگه ناامید گفتم لااقل بذارید یه عکس با کیکش ازش بگیرم اومدم عکس بگیرم که صدرا هم اومد کنارت و من هم ازتون عکس گرفتم قلب وبعد...

اومدیم شمعو گذاشتیم کنار کیک و تو بیدار شدیهوراتشویقبله بیدار شدی و به همراه مامان و صدرا و عمو محسننیشخندابله اولین شمعتو فوت کردییول بعد هم با کمک مامانی کیکتو بریدی و خلاصه که نذاشتی کاممون تلخ بشه ایشالا هزارساله بشی پسر گلم در صحت و سلامتی کامل دوست دارم عروسکمقلبقلب عشق منی فینگیلی من ماچماچماچ

اینم کادو های تولد اولقلبدست گلشون درد نکنهماچ

هدیه عمومهدی و خاله زینبقلب

هدیه  عمو ایوب و خاله ناهیدقلب

خب بریم سراغ تولد دوملبخند

شب دوم مهمونامون خانواده پدرجون اقاجون ودایی و عمو و عمت بودن به همراه خانواده پدربزرگ و اقاجان من که عمت بخاطر مهدیس که مریض بود نیومد و فقط مهدیه رو فرستاده بود بیاد به نیابت از طرف خانواده

غذا هم برنج و خورشت مرغ و قورمه سبزی و سالاد فصل و ترشی و ماست خونگی محصول خودم  و سبزی محصول باغچمون و صد البته یکی از میوه های مهمونی هم محصول باغچمون بود یه هندونه که خودش روییده بود و از شانس پسرکم خیلی خوشمزه و شیرین بود و صد البته قرمز

اینم عکس هندونهخوشمزه

 

کیک شب دوم هم سفارشی بود منتها برعکس تصورمون کم بود ولی خب خداروشکر مهمونا خیلی کیک خور نبودن 

خلاصه که مهمونی دوم رو هم سعی کردیم به نحو احسن برگزار کنیم واخرش هم عکس گرفتیم برای یادبود و شب دوم هم تمام شدچشمک و اینم بگم که ازهمون شب حالات سرماخوردگیت شروع شد نگرانو این مقدمه ای بود برای شروع روزهای سختآخ

 

اینم عکس هدیه های تولد دوم

دست همشون درد نکنه

هدیه پدرجون و مامان جونقلب

هدیه اقا جون و مادر هم یه منات 300سوت بودقلب

هدیه دایی مهدیقلب

هدیه عمو محسنقلب

هدیه عمت هم یه منات 200سوت بودقلب

هدیه مادربزرگ و پدربزرگ من هم کاسه اجیل خوری بودقلب

هدیه اقاجان و مادرجونقلب

 هدیه من و بابایی هم یه دوربین هندی کم سونی مدل pj380بودعینک تا بتونیم لحظات زیباتو برات ثبت کنیمماچ

حسن ختام این پست

روز جمعه19مهر داریم میریم باغ خاله زهرای من مهمونی داماد محمد رضا پسر خالم

 

ماچماچماچ 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

الهه(مامان یاسان)
7 آبان 92 16:15
سلام محمد پارسای گلم خاله جونم تولدت مبارک مامانی دستت درد نکنه همه چی عالی بود
مامان فاطمه
7 آبان 92 20:00
تولــدت مبارک خاله جونقربونت برم که ماه شدی کادو هاتم مبارک ایشالله 120 ساله شی
مامان امیررضا
8 آبان 92 10:53
مبارکه.........تولد اقا پارسا مبارکه خیلی وقت منتظر عکسای تولد گل پسری هستیم....... دست مامانی درد نکنه هر دو تولد خیلی عالی بود..... پارسا جون کادوهاتم مبارک...... ایشالله 120 ساله شی
مریم مامان ارمیا
10 آبان 92 17:52
مبارکهههههههههههه خاله جووونی ایشالله صد ساله بشی و همیشه سالم و شاد باشی برات بهترین هارو آرزو دارم عشقم دستت درد نکنه مامانی واقعا دو روز مهمونی دادن خیلی سخته،خسته نباشید...