تولد سه ماهگیت مبارک
عشق کوچولوی من سلام
الان که دارم وبتو اپ میکنم توی بغل مامان جون نشستی و داری دولپی دستاتو میخوری
همه تلاشتم میکنی که هردو دستتو جا بدی توی دهنت
گاهی وقتا دستتو تاته حلقت هم میبری وباعث میشه صورتتو بکشی توهم
مروز بردیمت بهداشت شده بودی 6600گرمقدتم62سانت
دیگه داری برای خودت مردی میشی من هرروز بیشتر عاشق این مرد کوچولو میشم عاشق خنده هات پازدنهات که هرروز تندتر محکم تر به زمین میکوبیشون
عاشقت میشم وقتی میبینم تمام تلاشتو بکار میگیری که بیای توی بغلم
وبا نگاهت تعقیبم میکنی
وقتی میبینم گاهی مخاطب تمام خندههاتم
عسل مامان دیگه وقتی که میخوام پوشکتو عوض کنم اعتراف میکنم که باید باهات کشتی بگیرم تاموفق بشم یا میری بالا یا میچرخی
قهقهه زدنات شروع شده ودرددل کردنات که قند تودلم اب میکنه
ساعت خوابت تقریبا تنظیم شده ساعت یک نیمه شب میخوابی ویک بعداز ظهر بیدار میشی البته اگه بابایی وقتی خواب و بیداری نیاد بگه سلام باباییوخوابزده بشی
موقع شیر خوردن هم دیگه من اگه حرف بزنم دست از شیر خوردن میکشی و میشینی پای حرفای من
والبته گاهی یه خنده قشنگ هم تحویلم میدی