محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

داستانهای پارسانامه (نی نی و ما)

'گردشهای اکتشافی

1392/2/30 15:26
نویسنده : مامان مهدیه
168 بازدید
اشتراک گذاری

پسر مامان

گفتم گردشهای اکتشافی ولی با همین گشتنها کچلمون کردی

مدام در حال اتیش سوزوندنی

اینقدر شیطونی که نگوووو

البته توی جمعهای شلوغ اروم میشینی وحتی گاهی غریبی میکنی و بغل هیچکس نمیری

از 24میری روی حالت 4دست و پا

از 27 هم نشسته انگشت شست پاتو میخوری

و همچنین همون روز وقتی زنعمو سامره اومده بود دم دراومدی طرفمون و وقتی دیدی پله هست دستاتو گرفتی به پله اول و بعد هم پله ی دوم  وروی زانوهات بلند شدیتشویق

شلوغ کردنهای شبانت کماکان ادامه داره و موقع خواب به تمام معنا کچلم میکنیابله

و تازگیا شیر که میخوری وسطش غلت میزنی سینه خیز میشی ومثل ببعیا میخوای شیر بخوریآخ

اینم تعدای از اثار جرمتمتفکر

اولین دسته گلی که به اب دادی سیم پشت بلندگو را کندی

اول به سینما خانواده دست میزنی و خوب بررسیش میکنی

 

بعدم خودتو توش نگاه میکنی

درحال کشیدن پرده

درحال کوبیدن روی پنکهابرو

از پریشب تا الان همینطور داری بای بای میکنی با همه 

و چند باریم تونستی کشوهای میز تلویزیون رو باز و بسته کنی

ضمنا وقتی تشنت میشه میری یه کاسه یا لیوان برمیداری واز ظرف خالی فورت و فورت اب میخوری

و امان از اون وقتی که حوصلت سر بره هر جاکه باشی خودتو میرسونی به من پامو میگیری و دیگه ولم نمیکنی

وقتی وایمیسونیمت هی بالا پایین میپری که یعنی بپرونیمت بالا

و یاد گرفتی که وقتی میگم پارسا بیا به به بخور ذوق میکنی و میای سمت غذالبخند

اینجا بالشت گذاشتیم که دست از سرمیز تلویزیون برداری ولی زهی خیال باطلزبان

پارسادرحال عبادتخیال باطلاز خود راضی

واما این شی که در عکس بالاست دفترچه بیمه شماست داشتم نماز میخوندم رفتی از توی پوشه در اوردی و خیسوندی چطوری دراوردی خدا میدونهنگران

این عکسا از حدود یکماه پیش تا الانه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)