محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

داستانهای پارسانامه (نی نی و ما)

حکایت خاتون و خواستگارش

1392/2/30 13:19
نویسنده : مامان مهدیه
197 بازدید
اشتراک گذاری

خاتونی را گفتند که دیرزمانیست بی شوی مانده ای

گفت: ترسم از انست که ازدواج دست و پایم را فروبندد

بزرگان اورا گفتند که مردیست صدرا نام ازاد منش و نیک سرشت با او صحبتی بنماو خاتون قبول کرد

مدتی گذشت و ان مرد امد

 

 

چون خاتون و ان مرد هم صحبت شدند مرد روی به خاتون کرد و گفت: حجابت را رعایت کن بانو این چه وضعشه

 

وخاتون حساب کار دستش امد

پس خواستگار را رد بنمود

 

و همچنان به انتظار بنشست

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مریم
4 خرداد 92 20:43
عااااااااااااااااااالی بود (((((((= ایشالا همیشه شاد و سالم باشه و مث هم الان ناز و شیطون باشه ((: