محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

داستانهای پارسانامه (نی نی و ما)

خاطرات این مدت

1391/9/30 17:59
نویسنده : مامان مهدیه
179 بازدید
اشتراک گذاری

محمدپارسادر تاریخ هفدهم مهرماه هزارو سیصدونودویک به دنیای مااومد دربیمارستان خانواده ساعت 23:45دقیقه روز دوشنبه به روش طبیعی منتها چون دیر بدنیا اومدتا روز جمعه توی دستگاه بود ومتاسفانه یه تشنج خفیف هم داشت

اما خداراشکر بخیر گذشت والان فقط بایددارو مصرف کنه

19 اذر واکسن دوماهگیشوزدیم وبجای واکسن سه گانه واکسن توام خردسالان استفاده شد تا تب نکنه

در 14روزگی توسط دکتر محمود صادقی ختنه شدودر یک ماهگی حلقه اش افتاد

وزنش در دو ماهگی 5/850بودوقدش57سانت

قابلیتهای پسرم هم اکنون:

مادروپدرشو میشناسه وبانگاهش اونا رو تعقیب میکنه

برای اومدن پیش مامانش که من باشم تقلا میکنهعینکاز خود راضی

برامون خنده های صدادارمیکنه

ووقتی باهاش صحبت میکنیم

برامون دست وپا میزنه واغوووو اغوووو میکنه

تقریبا گردن گرفته اماهنوز کامل نه

باباش یادش داده زبون دربیارهابرووبخاطر همینم وقتی باباشو میبینه برای باباش دست و پا میزنه وزبون در میاره

لاک میزنه بازبونش

وتف بازی وراه افتادن اب دهان هم شروع شده

دستشواز همون اول میخورد منتها الان باملچ و مولوچ وولع فراوان همراهه طوری که ادم هوس میکنه دستشو بخوره ببینه چه مزه ایهنیشخند

چرخ زدن هم که از مدتها پیش شروع شده

وقتی هم که دمر میخوابونیمش دوبارتاحالا برگشته صاف شده

قبلانیم غلت میزد اما الان دیگه این کارو هم نمیکنه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)