محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

داستانهای پارسانامه (نی نی و ما)

بالاخره غلت زدی

1391/12/13 18:57
نویسنده : مامان مهدیه
166 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز درگیر کارام بودم و داشتم تند تند یکی یکی انجامشون میدادم که دیدم  دمر شدی اینقدر ذوق کردم زبانمیدونم که خیلی دیر اینکارو انجام دادی ولی همین دیر انجام دادنت باعث شد منتظر باشم و بیشتر ذوق کنماوه

تا امروز میگفتم پس کی غلت میزنی حالا دارم میگم پس کی سینه خیز میریشیطانخب من یه مامان خیلی عجولم و تو یه پسر خیلی خیلی ریلکسچشم

دیروز صبح دوبار عصر دوباروامروز صبح دوبار غلت زدی امروز عصر هم تکیه ات رو داده بودم به مبل از حالت نشسته غلت زده بودی ودوباره انگار نه نگارمتفکر

 این لحظه:اواز میخونی و با جغجغت بازی میکنی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)