پسربیست ماهه من
پسرمهربونم
بعد ازمدتها اومدم دوباره میدونم درک میکنی دلیل تاخیرموبسکه فهمیده و اقایی
از دوستای گلم هم معذرت میخوام بخاطر غیبت طولانیمون
این مدتی که ننوشتم به نسبت قبل پسر ارومتری شدی و خیلی خیلی مهربونوسیله پرت کردنت خیلی کمترشده لجبازیات وبرای هر کاری اجازه میگیریالبته اجازه گرفتنت تزیینیه کاملا صرفا جهت اینکه بدونیم قراره چه بلایی سرمون بیادهرروز خودت میری کتاباتو برمیداری و بادقت میخونیاب بازی میکنی و غذا خوردنت هم گوش شیطون کر بهتر شده اما نوار گوش رو باز هم بردیمت وطبق سفارش دکتر حسابی خستت کردیم و دیفن هیدرامین دادیم که توی مطب بخوابی توی راه مطب خوابیدی ولی همین که بلند شدیم بریم پیش دکترچشماتو واکردی و چنان دادوهواری راه انداختی که بیا و ببین یعنی حتی نمیذاشتی دکتر بنده خدا بهت نزدیک بشهدکتره هم یه خانوم جوون بود که اصلا لباس دکتر هم نپوشیده بود ولی تو بومیکشی که طرف چکارستخلاصه که برای دومین بارپروسه باشکست روبروشددیگه هم راه حلی به ذهن من نمیرسه
علاقمندیهای این روزهات هم انواع پرنده وجک وجونوره وماه و ستاره وابروبه خورشیدهم میگی ماه و هرشب با پدرجون میری ستاره هارو رصد میکنیندیگه کلماتو خیلیاشو میگی چیزایی که نمیگی قاشق و چنگال وبشقاب جزو این کلماتن همه حرفایی هم که میزنیم ومیفهمی جدا...خودتم شروع میکنی توی بحث شرکت کردن و باتلفیق کلماتی که میتونی تلفظ کنی و نمیتونی حرف میزنی...
یه خصلتی درشما پدیدارشده که مصلحتی بروز میدی خجالتی مصلحتی که بعضی وقتا بروز میدی... یه روز دعوت بودیم خونه یکی از دوستام اون اولش بغض کردی وبا پسردوستم امیرعلی که یکماه از تو کوچیکتره بازی نکردی دوستامم هی گفتن چه اروم چه مظلوم وباورشون نشدکه هنوز یخت باز نشده ولی امان ازون وقتی که یخت باز شددیگه فقط از دیوار بالا نرفتی و به یکی از دوستام که بیش از همه تاکید داشت تو مظلومی نمکپاش پرت کردیومن توی کف نشونه گیریت موندمدقیقا کنار سرش
اهل اواز و حمام هم هستی حسااابی
دندون دهمت پیشین جانبی سمت چپ 16اردیبهشت دندون یازدهمت اسیاب کوچک اول سمت راست4خرداد ودندان دوازدهمت پیشین جانبی سمت راست 24خرداد دراومد
حالا فعلا همینارو داشته باش و عکساتو ببین تا بعد هرچیز دیگه ای یادم اومد بیام بنویسم
باموبایل میتونم بگم تقریبا کامل بلدی کار کنی
اینجا داری گنجشکارو نشون میدی
درحال دیدن بارون میاد جرجر
داری پروانه توی انیمیشن رومیگی رفت وذوقشو میکنی
موشی من
یک ذره ازادی برای پسملی نقاش
مهارت زدن نی داخل شیر
میگی ماما میگم بله؟لامپو روشن خاموش میکنی بهترین راه اینه که بهت نگم نکن
دید زدن داخل حیاط ازبین کرکره ها
دیدن کارتون از راه دور
وقتی پدرجون از سرکار میاد میای پشت در استقبال
لب پایینیت یه دستی دوغ خوردنت خال روی سینه ات قربون کدومشون بشم من؟
تلفنو ازتوی اتاق برداشته بودی اورده بودی توی هال
دمپایی توی عکس دمپایی مورد علاقه شماست
کی گفته با دمپایی نمیشه شماره گرفت؟
شکمتو نگا... ماشالا
دیدیم نیستی اومدیم توی اتاق دیدیم رفتی روی میز و...
رفتیم دکتر داشتی میرفتی بیرون منشی دکتر الکی اخم کرد گفت برو بشین پیش مامانت توهم خندیدی(عکس بالا)
و اومدی نشستی پیش مامانت(عکس بالا)
پسر عشق مطالعه من
داشتم ظرف میشستم اومدم دیدم روبروی تی وی خوابت برده(سابقه نداشت وقتی من خونه ام بدون شیر بخوابی)
توی ماشین که میشینیم میگی ماما ... بربند (کمربند ایمنی)وقتی برات میبندم میگی:ماما...دریعنی مال خودتو هم ببندوبعد بستن کمربندها هم میگی نانای ...ماهم برات اهنگ میذاریم
اینجاهم شلوارت و این اقاگاوه رو اوردی بازی میکنی
مغز تخمه هارو نصفشو میخوری نصفشو میندازی یعنی داری تخمه میشکنی
دوعکس پایین داغ داغ مال امروز صبح
بیست ماهگیت باتاخیر مبارک
وحرف اخر یکماهی میشه که وقتی خوابت میگیره میری توی اتاق بالشتتو برمیداری میری دراز میکشی بعد هی صدا میزنی ماما تا بیام وقتی اومدم میگی لالا منم میام میخوابونمت البته گاهیم دودقیقه شیر میخوری خواب ازسرت میپره دوباره بلند میشی راه میفتی